بروبچه های سوم ادبیات
خاطرات.شیرین کاریای ما
امروز 4 شنبه 25 / خرداد ماه / 1390 ساعت به وقت اینجا : 12:46 سلام . راستش چند وقت بود که دلم میخواست به بچه ها پیشنهاد راه اندازی یک همچین وبی رو بدم ولی نشد . تا اینکه زکیه پیش قدم شد و این وبو راه انداخت. دستش درد نکنه. حالا منم تصمیم گرفته ام هر از گاهی یه سری بزنم و چندتا پست بذارم. شما هم چه از بروبچه های این کلاس هستین چه بعنوان مهمان ما رو میخونین حتتتتتتتتتتتتما نظر بدید. اگه شمام خاطره قشنگی از هم کلاسی هاتون دارید تو قسمت نظرات وبلاگ بگین تا با هم مشورت کنیم و اگه شد با اسم خودتون بذاریم رو وبلاگ. بازم میگم : حتتتتتتتتتتتتتتتتما نظر بدین. نویسنده این یکی مطلب : زینب (همون که تولدش بود)
نظرات شما عزیزان:
ازاین به بعد میام یه سری میزنم. البته................................
من هم مثل زینب از زکیه جون تشکر میکنم امیدوارم راه اندازی این وب باعث باشه حالا که از هم دوریم به یاد هم بیفتیم و خاطرات باحالمونو مرور کنیم من اکی ام ولی از این به بعد با اسم مستعار ستاره ی شب نظرات و نوشته هامو میذارم.
عاشششششقتونم.
» کوروش
» به بهانه آپدیت
» شهریار
» هـــــــــــــورا
» دوباره سلام
» به نام خدای مهربون
» یه شعر و چندتا حرف کوچولو
» یه شعر از مولانا
» طنز
» بخند
» بچها سلام
» مهربانترین خدا
» الا بذکر الله
» شعر سهراب سپهری به سبک دهه 90-80 (نامردین اگه نظر ندین)
» یادش بخیر!
» امسال هم هر جوری بود تمومید!
» تمومید !
» اولین پست من
» موتور
Design By : Pichak |